ولايتمدارجوان
سال توليد ملي وحمايت از كار وسرمايه ايراني

گر چه با كپسول اكسیژن مجابت كرده اند

مادرت می گفت دكترها جوابت كرده اند



مرگ تدریجی است این دردی كه داری می كشی

منتها با قرص های خواب خوابت كرده اند

 


خواب می بینی كه در « سردشتی » و « گیلان غرب »

خواب می بینی كه بر آتش كبابت كرده اند


خواب می بینی می آید بوی ترش سیب كال

پس برای آزمایش انتخابت كرده اند

خواب می بینی كه مسئولان بنیاد شهید

بر دروازه های شهر قابت كرده اند

..................................................

 



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط محمد برازجانی

سرداری از جنس گمنامی

سردار گمنام زیست و گمنام شهید شد و در تمام سال‌های گمنامی آرام ننشست، او در پی مجاهدت و تلاش‌هایش باعث خلق افتخارات شد، ماندگار شد برای کشورش. در همان روز‌های نخست جنگ از اولین‌های توپخانه‌ای و موشکی بود. و بحق گفته‌اند که در حد یک ملت بود برای کشورش.......



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:حسن تهرانی مقدم,احمد کاظمی,نورعلی شوشتری,,
ارسال توسط محمد برازجانی

بیشترین شهدای مفقودالاثر کجایند؟

فکه، چزابه و شرهانی بیشترین شهدای مفقود در خود جای داده است 

فرمانده تفحص تیپ 21 امام رضا(ع) گفت: با استقرار گروه تفحص در فکه و اهواز توانستیم بیشترین شهدای مناطق عملیاتی را در « فکه، تنگه چزابه و شرهانی» پیدا کنیم به خصوص نقطه‌ای که شهید آوینی به شهادت رسید شهدای زیادی وجود داشتند.

تفحص

اسماعیل نظرجانی یکی از فرماندهان گروه «تخریب و تفحص» تیپ 21 امام رضا (علیه‌السلام) و جواد الائمه (علیه‌السلام) خراسان است؛ وی  در خصوص خاطراتش از جنگ این گونه‌ اظهار داشت: همزمان با شروع جنگ تحمیلی، تنها 13 بهار از عمرم گذشته بود و با همان سن نوجوانی برای اعزام به جبهه جنگ، وارد یگان ویژه جوادالائمه خراسان شدم و توانستم به دلیل کمبود نیروی انسانی به عنوان امدادگر فعالیت کنم........



ادامه مطلب...
ارسال توسط محمد برازجانی

نام: گمنام

شهرت: آشنا

 نام پدر: روح الله

ت ت: یوم الله

 محل شهادت: جاده ی عشق

دلم می خواهد بدانم کیستی و از کجا آمده ای؟ به دنبال نشانه ات خانه به خانه می رویم تا که نشانه ی خانه ی مادرت را به ما می دهند! می دانم که نمی پرسی کدام مادر، او را که سال هاست می شناسی. او که در نگاه اول به پیکر گلگونت در دلش یقین حاصل شد که تو فرزند او نیستی! تو ابوالقاسم او نیستی! ولی نمی دانم چه سبب شد تا تو در دلش جای گرفتی به اندازه ای که حتی بعد از برگشتن ابوالقاسم مهرش به تو کمتر نشد.

مادرت را ملاقات می کنیم. مادری که چروک های دستانش نشان از الفتی دیرینه با کار و تلاش دارد و چهره ی نورانی اش گویای ایمان محکمی است و لیاقت «قربانی دادن » دارد.

مادر نفس گرمی داشت. نشان تو را از او می پرسیم و این که چگونه شد تو را به جای فرزندش قبول کرد؟ مگر فرزندش ابوالقاسم را نمی شناخت؟ ! مادر ماجرا را این گونه تعریف کرد..................

 



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 3 تير 1391برچسب:شهیدگمنام,,
ارسال توسط محمد برازجانی

عکس تکان دهنده از یک عقدکنان بی نظیر

مادر گرانقدر شهید ابن یامین رمضان نژاد فریدونکناری تعریف می کند: «همیشه آرزویم این بود که پسرم را داماد ببینم. وقتی جنازه ی ابن یامین را آوردند، گفتم سفره ی عقد بچینند. آن روز احساس کردم که حوریان بهشتی در اتاق عقد حضور دارند و برای پسرم که با یکی از آنها وصلت کرده از خوشحالی دف می زنند. زمانی که داشتم به دست و پای ابن یامین حنا می بستم انگار کسی به من گفت: حوریان، حنا را از دست و پای داماد می ربایند.»




تاریخ: دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:ابن یامین ,رمضان نژاد فریدونکناری,حوریان,عقدکنان,,
ارسال توسط محمد برازجانی

بازتاب خبر رمزگشایی پهپاد در رسانه‌های جهان

آغاز ساخت نسخه‌ای از پهپاد جاسوسی آمریکا بازتابی در رسانه‌های جهان داشت که بخشی از این بازتاب‌ها به شرح زیر است.
-شبکه "راشاتودی" روسیه در بازتاب این خبر به بخشی از سخنان سردار حاجی‌زاده اشاره کرد که خطاب به آمریکا اعلام کرده بود: آمریکایی‌ها باید بدانند که ما تا چه اندازه در این هواپیما نفوذ کرده‌ایم. کارشناسان ما فهم کاملی از قطعات و برنامه‌های این پهپاد دارند....



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:پهپاد,روزنامه صهیونیستی,,
ارسال توسط محمد برازجانی

سمیه کردستان که بود؟+عکس

او دختر ۱۶ ساله‌ای بود که ۱۱ ماه توسط ضدانقلاب شکنجه شد؛ موهای سرش را تراشیده و ناخن دست و پایش را کشیدند تا به امام خمینی(ره) توهین کند اما او شهادت را به زندگی با ذلت ترجیح داد...



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 26 فروردين 1391برچسب:سمیه کردستان,ناهید فاتحی‌کرجو,کومله,,
ارسال توسط محمد برازجانی

بعضی حرف ها نوشتنش سخت است

بعضی از حرف ها گفتنش سخت است

بعضی از حرف ها را باید زد 

بعضی از حرف ها را نباید زد

                                    بلکه باید دید:

جانباز عمليات کربلای چهار / امین نظری

این عکس حالم را جوری کرد که فکر می کنم نوشتن بهتر است یا دیدن یا مثل این دخترک کشیدن ...؟

حالا چقدر سخت است نوشتن برای کودک و نوجوانی چنین .که تا چشم می چرخاند پدرش را می بیند....

خدا به خیر کند

 




تاریخ: پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:جانباز,گمنام,,
ارسال توسط محمد برازجانی

سلام بر تمام مادرانی که دل‌ به حضرت زینب (س) سپرده‌اند

 29 سال است که در قطعه 27 گلزار شهدا هر روز و هر ساعت اتفاقاتی می‌افتد؛ بهروز با تمام عشقی که در چشم‌هایش موج می‌زد، از عکس روی سنگ مزارش که نمادی از وجود اوست، به چشم‌های اشکبار مادر لبخند می‌زند و به او نوید روز وصال می‌دهد...

 «خدای من! تمام جسم پسرم برای تو. از تو می‌خواهم یک نشانی و حتی یک ناخن انگشت از پسرم را برایم بفرست تا کمی دلم آرام گیرد»



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:شهید مفقود,بهروز صبوری,,
ارسال توسط محمد برازجانی

مادر ژاپنی شهید بابایی درمحل شهادت فرزندش

«کونیکو یامامورا»، استاد دانشگاه، و مادر ژاپنی شهید محمد بابایی به دعوت ستاد مرکزی راهیان نور در منطقه عملیاتی فکه، محل شهادت فرزندش و جمع کاروانهای راهیان نور حاضر شد.وی افزود: خانم یامامورا که وی را بیشتر با عنوان مادر شهید بابایی می شناسند بانویی ژاپنی الاصل است که سالهاست مسلمان شده و با انتخاب نام «سبا» در ایران زندگی می کند...



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:مادر ژاپنی,شهید بابایی,منطقه فکه ,راهیان نور,
ارسال توسط محمد برازجانی

آشنایی با تسلیحات ضد بشری الکترومغناطیسی ارتش آمریکا + عکس

بسیاری از پدیده های طبیعی توسط سازمان های نظامی و امنیتی آمریکا مورد سوء استفاده قرار گرفته و به ابزاری علیه بشریت تبدیل شده است. امواج کوتاه و همچنین امواج رادیویی در آزمایشگاه های ارتش آمریکا به سلاحی تبدیل شده است که کارشناسان از آن به عنوان "آخرین اسلحه" بشر یاد می کنند. این تجهیزات فصل جدیدی در عدم رعایت حقوق بشر و بی احترامی به انسانیت توسط سیاستمداران آمریکا باز کرده است....



ادامه مطلب...
ارسال توسط محمد برازجانی

*تو فدایی خدایی ،مسته عطر کربلایی، جانباز شیمیایی*

  گر چه با کپسول اکسیژن مجابت کرده اند

 مادرت میگفت دکترا جوابت کرده اند

   مرگ تدریجی ست این دردی که داری میکشی

  منتها با قرص های خواب خوابت کرده اند  

  خواب میبینی که در سر دشتی و گیلان غرب

 خواب میبینی  مورخ ها کتابت کرده اند

   خواب میبینی نفس در سینه تنگی میکند  

 خواب میبینی مثله سرپل خرابت کرده اند

 خواب میبینی که مسولان بنیاد شهید

 بر سر دروازه های شهر قابت کرده اند        

 

روزگار بی وفا قلب تو را سوزانده 

 

 

     بي حجابي وهرزگي جشم تورا بسته است

 

    دست خسته ت رو بالا کن

      برای منم دعا کن ...

 

 

 

 

 

 




ارسال توسط محمد برازجانی

ای پیش پــــــــرواز کبــــوترهــای زخمی

بـــــابـــــای مفقودالاثر، بـــابــای زخمی!

تا یــــــــاد دارم برگی از تــــــــاریخ بودی

یک قاب چوبی روی دست میخ بـــودی!

تــوی کتـــابم هرچه بــابـــا، آب می داد...

مادر نشانم عکس تــــوی قـاب می داد



***

من بیست سالم شد هنوزم توی قابی

خب یک تکـانی لااقل... مرد حسابی!!!

برگرد، تــنها یک بغل بــــابـــای من باش

هان! یک بغل برگرد تنها جای من باش

ای دست هایـــت آرزوی دست هـــایــــــم

ناز و ادایم مانــــده روی دست هایـــم

***
امشب عروسی می کنم جای تو خالی

پــــای قباله جای امضای تــو خـــــالی!







تاریخ: دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:مفقودالاثر,دخترشهيد,دردل بابا,دخترمفقودالاثر,,
ارسال توسط محمد برازجانی

شهدای گمنام آرام بخش مادر شهیدان مفقود

انتظار واژه غریبی است اما این واژه غریب برای مادری که 27 سال چشم‌هایش را به جاده‌های کوهستانی و خاکی دوخته است، دیگر آشناست.
او سال‌هاست هر روز صبح کوچه‌های خاکی را آب و جارو می‌کند، خانه را مرتب نگه می‌‌دارد، غذای مورد علاقه فرزندانش را درست می‌کند و چشم را به جاده می‌دوزد تا عزیزان سفر کرده‌اش بازگردند.
ناله‌هایش بوی انتظار می‌دهد و قلبش در تپش دیدار است.
..



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:شهيدخوشنام,,
ارسال توسط محمد برازجانی

عکس منتشرنشده از ماه و خورشید

نوروز سال 1391، مصادف است با بیست ششمین سالگرد عملیات شهادت طلبانه «ماهِ شهادت طلبان». عکس زیر که برای نخستین بار در ایران منتشر می شود، شهید علی منیف اشمر را در کنار سید حسن نصرالله نشان می دهد؛ ماهِ مقاومت در کنار خورشیدِ مقاومت...
بر وجود حیدری هر دوي شان صلوات


 



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:سيدحسن نصرالله,جوانان حزب الله,شهددت طلبان,
ارسال توسط محمد برازجانی

  عيد نوروز در جبهه

مردانی، مرد با لباس‌‌های خاکی دور سفره عید نشسته‌اند، دست‌هایشان را رو به آسمان گرفته‌اند، به پیام نوروزی مولایشان گوش می‌دهند، می‌روند تا دوباره بایستند و معلوم نیست نوروز دیگر بر سفره آسمانی می‌نشینند یا زمینی.

یازده روز از پایان عملیات خیبر می‌گذشت؛ رزمنده‌ها یک ماه می‌شد که در جزیره مجنون و سرزمین‌های باتلاقی شب و ‌روز نداشتند و فرماندهانی همچون محمدابراهیم همت، مرتضی یاغچیان، حمید باکری، اکبر زجاجی و هزاران رزمنده شجاع و حماسه‌آفرین بسیجی، بهایی بود که برای حفظ جزایر داده بودند.
عید نوروز از راه می‌رسید و رزمنده‌ها از نوجوان ۱۳ ـ ۱۴ ساله تا پیرمردان ۶۰ ـ ۷۰ ساله هنوز در منطقه بودند......

 



 



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:عيد نوروز,جبهه ونوروز,هفت سين جبهه,,
ارسال توسط محمد برازجانی

از "قیام" موشک‌ها تا "نوید" ماهواره‌ها+عکس

وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به عنوان یکی از مراکز اصلی پشتیبان در طراحی، ساخت و تجهیز یگان های رزمی کشور در ارتش، سپاه و نیروی انتظامی در این سال با ارائه دهها پروژه مهم دفاعی از جمله پرتاب ماهواره، تولید و تحویل‌دهی انبوه سامانه‌های موشکی قیام، ظفر و شلمچه، انواع سامانه‌های اپتیک و الکترونیک و نیز انواع سامانه‌های پدافند هوایی، نقش بسزایی در ارتقا توان دفاعی کشور ایفا کرد.
در این گزارش سعی شده است همزمان با آخرین روزهای سال ۹۰، به معرفی مجدد برخی از پروژه های به انجام رسیده از سوی سازمان های تبعه وزارت دفاع از جمله سازمان صنایع هوافضا، سازمان صنایع دفاع، سازمان صنایع دریایی و سازمان الکترونیک (صاایران) پرداخته شود...................



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:موشك قيام,ماهواره نويد,وزارت دفاع,
ارسال توسط محمد برازجانی

کارت عروسی یک شهید+عکس
 
یک روز ابوالقاسم با یک بسته کارت عروسی برگشت. گفت: دختر عمو دوست داری کارت عروسی، کارت دعوت مهمان های ما چه شکلی باشد؟
طیبه کلاگر همسر شهید ابوالقاسم کلاگر و خواهر شهید علی رضا کلاگر، طیبه توی طایفه اش، هفت شهید دیده، روی هفت تابوت شیون کشیده، هفت بار، هر خبری که رسیده، هر بار هفتاد مرتبه دلش لرزیده. طیبه خیلی سن نداشت. خیلی با شوهرش زندگی نکرده که شهید شده.............




ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:شهيدكلاگر,,
ارسال توسط محمد برازجانی

مردی که به پای رزمندگان بوسه می‌زد

فرمانده شهید حاج حسین خرازی، فرمانده خوش اخلاق، پرتلاش و پر جنب جوش بود؛ آنقدر که با یک دست زمین را به آسمان می‌دوخت. مقام معظم رهبری هم او را پرچمدار جهاد و شهادت خطاب کرده بود.

جا دارد در آستانه شهادت این فرمانده بزرگ، لحظاتی در زندگی و خاطرات او بیندیشیم..........

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:حسين خرازي,علمدارشهدا,
ارسال توسط محمد برازجانی

اي نوجوانان وجوانان ايراني كدوم عكس بيشتر براتون اشناست؟

تمام حجم قفس را شناختیم بس است بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم

 



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:نسل سوم,بعدازشهدا,تهاجم نرم,,
ارسال توسط محمد برازجانی

دیدار خانواده شهید قشقایی با رهبر معظم انقلاب اسلامی

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، خانواده شهید رضا قشقایی، همراه و همکار شهید مصطفی احمدی روشن، ظهر امروز(یکشنبه) در فضایی عاطفی و معنوی با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

 رهبر انقلاب در این دیدار با تجلیل از صبر و استقامت خانواده های معظم شهدا خاطرنشان کردند: این جوانان عزیز و فداکار مانند ستاره‌هایی هستند که هر کدامشان در آسمان پیروزی ملت بزرگ ایران می‌درخشند.

 در ادامه این دیدار فرزند شهید قشقایی با قرائت متنی به ابراز احساسات پرداخت.




تاریخ: دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:شهيدقشقايي,,
ارسال توسط محمد برازجانی

بابای مفقودالاثر

   شعر ذیل را به شهیدان جاوید نشان مفقود الاثر دوران دفاع مقدس تقدیم مي كنم

توی کتابم هر چه بابا آب می داد
مادر نشانم عکس توی قاب می داد

اینجا کنار قاب عکست جان سپردم
از بس که از این هفته ها سرکوفت خوردم

من بیست سالم شد هنوزم توی قابی ؟!
خوب یک تکانی لااقل مرد حسابی!

برگرد تنها یک بغل بابای من باش
ها ! یک بغل برگرد تنها جای من باش

شاید تو هم شرمنده ی یک مشت خاکی
جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی

عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه ، یک ساک هم باشی قبول است
 

امشب عروسی می کنم جای تو خالی
پای قباله جای امضای تو خالی


 

 

 




تاریخ: سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:مفقودالاثر,
ارسال توسط محمد برازجانی

يكصد خاطره از شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي)

دير مي آمد ، زود مي رفت وقتي هم كه مي آمد چشم هاش كاسه ي خون بود . نرگس براي باباش ناز مي كرد. تا دير وقت نخوابيد . گذاشتش روي پاش و بابايي خوند تا مي خواست بگذاردش زمين ، گريه مي كرد. هرچي اصرار كردم بچه رابده، نداد . پدر و دختر سير هم ديگر را ديدن.................



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:شهيدبافري,غلامحسين افشردي,,
ارسال توسط محمد برازجانی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 510
بازدید کل : 185926
تعداد مطالب : 351
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1